Parchin

پاییز را دوست دارم...به خاطر انار...با آن تاج زیبا و یاقوت های سرخکه آنرا را لایق پادشاهی در بهشت میوه هاکرده است...انار را دوست دارم...به خاطر پاییز...با آن نسیم روح نواز و برگریزان شاعرانه اش که به ما دلمردگان، امید دوباره می بخشدپاییزفصل من استامیدوارم میزبان خوبیدر آلونکم برای شما باشم.درد های من جامه نیستندتا زتن در آورمچامه و چکامه نیستندتا به رشته سخن در اورمدرد های من نگفتنی استدرد های من نهفتنی استاولین قلم حرف حرف درد رادر دلم نوشته استدست سرنوشت خون درد رابا گلم سرشته استپس چگونه سرنوشت ناگزیر خویش رارها کنماز چه حرف می زنمدرد حرف نیستدرد نام دیگر من استمن چگونه خویش را رها کنمفاطمه Parchin ...

دو روز پیش برادرزاده های همسرم که ۳ سال شون بود خودکارهایی ک برام خریدی،برداشتنو سرشو گم کردناین دو روز عصبی بودم ،همه جا رو گشتمامروز صبح تو گلدان پیداش کردمتو گلدان گلی که حالش خوب نبود،ولی یه هفته ای هست ک داره دوباره جون میگیرهامیدوارم تو روز تولدت کای جوونه ی تازه برات داشته باشهو ریشه کنن تا ابدنزدیک ترین ب من در دور ترین هاتولدت مبارکحال دلت عالیتنت سالمجیب ات پرقلب ات لبریز از عشقپ.ن:هرزمان اگر مشکل داشتی یا نیاز هم صحبت و گوش شنوامن همین جامهر روز نوشته شده در پنجشنبه ۱۴۰۱/۰۱/۲۵ساعت 22:43 توسط fateme| | Parchin ...